در زير صحراهاي جاهليت
زنده به گور شدم
و در عصر راه رفتن بر سطح كره ماه
من همچنان زنده به گورم
در زير ريگزارهاي حقارت موروثي
و محكوميتي كه پيش از من صادر شده است.
من در جست و جوي عشق بر نميآيم
من در جستجوي زني هستم
چونان من، تنها و دردنام
تا دست در دستش نهم
ما هر دو تنها زاده ميشويم
بر خارزارها
و كودكان قبيله را به دنيا ميآوريم
كودكاني كه به زودي
تحقير ما را به آنان خواهند آموخت
زنده به گور شدم
و در عصر راه رفتن بر سطح كره ماه
من همچنان زنده به گورم
در زير ريگزارهاي حقارت موروثي
و محكوميتي كه پيش از من صادر شده است.
من در جست و جوي عشق بر نميآيم
من در جستجوي زني هستم
چونان من، تنها و دردنام
تا دست در دستش نهم
ما هر دو تنها زاده ميشويم
بر خارزارها
و كودكان قبيله را به دنيا ميآوريم
كودكاني كه به زودي
تحقير ما را به آنان خواهند آموخت
آذربایجان جومهوریتی
پاسخحذفهی، اشعار خنک.بیایید به دوستان
پاسخحذف